جمله عاشقانه|اس ام اس عاشقانه|متن عاشقانه|اس ام اس عربی عاشقانه

جمله عاشقانه|جملات عاشقانه|اس ام اس عاشقانه|اس ام اس خنده دار|اس ام اس طنز|عکس خنده دار|اس ام اس سرکاری|جک جدید|کاریکاتور|

جمله عاشقانه|اس ام اس عاشقانه|متن عاشقانه|اس ام اس عربی عاشقانه

جمله عاشقانه|جملات عاشقانه|اس ام اس عاشقانه|اس ام اس خنده دار|اس ام اس طنز|عکس خنده دار|اس ام اس سرکاری|جک جدید|کاریکاتور|

پیامک خنده دار--کلی بخندید


اس ام اس بارانی و کلی پیامک ناب و جدید
    این مگه اصن تو کتاب بود چیست؟

    سوالی که پس از خواندن هر سوال امتحان

    در ذهن یک دانش اموز تکرار میشود
    •


    اس ام اس و پیامک خنده دار

    SMS Love & khandeh dar

    ♥

    زنم نداریم باهاش بریم پارک

    پفک بخوریم!

    بعد دستمونو با چادرش

    پاک کنیم
    •

    اس ام اس و پیامک خنده دار

    SMS Love & khandeh dar

    ♥
 
ادامه مطلب ...

اس ام اس جدایی و بی وفایی،اس ام اس برای دوست بی وفا،اس ام اس دلخ

روزگار اما وفا با ما نداشت/ طاقت خوشبختی مارا نداشت/ پیش پای عشق ما سنگی گذاشت/ بی گمان از مرگ ما پروا نداشت/ با من دیوانه پیمان ساده بست/ ساده هم آن عهدو پیمان راشکست/ آن کبوتر عاقبت از مرز رست/ رفت و با دلدار دیگر عهد بست/ از غمش با دود و دم همدم شدم / باده نوش غصه او من شدم


دیشب دفترچه قسطامو ورق می زدم، تمومی نداره، تا آخر عمر بدهکار مهربونیاتم.


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@



خدا ابر رو به گریه میاره تا گلها بخندن، پس هر وقت بارون آمد یادت نره بخندی...


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


خود را به که بسپارم وقتی که دلم تنگ است
پیدا نکنم همدل دلها همه از سنگ است
گویا که در این وادی از عشق نشانی نیست
گر هست یکی عاشق آلوده به صد رنگ است . . .


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


قلب من در هر زمان خواهان توست
این دو چشمان عاشقم مهمان توست


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


ای غم، تو که هستی از کجا می آیی؟
هر دم به هوای دل ما می آیی
باز آی و قدم به روی چشمم بگذار
چون اشک به چشمم آشنا می آیی . . .


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


خون که قرمزه رنگ عشقه اما اشک که بیرنگه درد عشقه . . .


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


تو اگر باز کنی پنجره ای سمت دلت٬ می توان گفت که من چلچله لال توام ٬
مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف، سخت محتاج به گرمای پر و بال توام . . .


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@



راز دل با کس نگفتم چون ندارم محرمی، هر که را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم
راز دل با آب گفتم تا نگوید با کسی، عاقبت ورد زبان ماهی دریا شدم . . .


سرمشق های آب بابا ٬ یادمان رفت

رسم نوشتن با قلم یادمان رفت
شعر خدای مهربان را حفظ کردیم
اما خدای مهربان یادمان رفت . . .

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


فراموش نکنیم در ساحل قلبها٬ این جای پای دوست است که می ماند٬
و گرنه موج روزگار هر ردپایی را پاک میکند . . .


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


یه شب یه فرشته مهربون از آسمون اومد پایین و گفت: هر چیز از این دنیا بخواهی مال تو.
گفتم: اونی که داره این اس ام اس رو می خونه.
گفت: نگفتم که تمام دنیا!

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


تو مثل یک تصادف وحشتناک هستی

...
...
کشته و مرده زیاد داری!



@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


از من پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیتو؟ گفتم زندگیمو.
قهر کرد و رفت... ولی هیچ وقت نفهمید همه زندگیم بود.


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


برام دعا کن می خوام قلبمو عمل کنم. می خوام دریچه قلبم رو ببندم تا تو نتونی ازش بیای بیرون!


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


کاغذتم!
احساستو روم بنویس! اگر اعصابت خورد شد روم خط خطی کن!
اشکاتو باهام پاک کن! حتی اگه سردت شد بسوزونم تاگرم بشی!
اما فقط دورم ننداز!


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


تمام ظلمت جهان نمی‌تواند روشنایی یک شمع را خاموش کند.



@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


هر گاه احساس کردی که گناه کسی آنقدر بزرگ است که نمی توانی او را ببخشی، بدان که اشکال در کوچکی روح توست نه در بزرگی گناه او.


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


بخشندگی را از گل بیاموز، زیرا حتی کفشی را که آن را لگدمال کرده، خوشبو می کند.

اس ام اس عاشقانه با موضوع جدایی و دلشکسته

این که هربارسرت با یکی گرم باشد دلیل بر ارزشت نیست

آنقدر بی ارزشی که خیلی ها اندازه توهستند.

 


قلب پر از سکوتم دلتنگه از 

 بی تو ببین چه سرده تابستون و تنهایی

 

ما را از کودکی
به جدایی ها عادت داده اند
همان جایی که روی تخته سیاهمان نوشتند:
خوب ها / بدها


'در آغوش خودم هستم ...
من خودم را در آغوش گرفته ام ! نه چندان با لطافت ...
نه چندان با محبت ...
اما وفادار ... وفادار ...!

 

این تو نیستی
که مرا از یاد برده ای
این منم
که به یادم اجازه نمیدهم
حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند...
صحبت از فراموشی نیست....

صحبت از لیاقت است .... !


در هجوم لحظه های پوچ جدایی ، سکوت تنها یادگار با تو بودن است

 

 


کاش به جای جدایی مردن بود ، چون مردن یک لحظه است و جدایی ذره ذره مردن .


تا تماشای تو راهی نمانده بود پنجره کم آوردم ! کاش این همه دیوار نچیده بودی ...


تمام عمر مرا مهر آشنایی برد
تمام عشق مرا داغ بی وفایی برد
گذشت عمر و نیامد نگار و من مردم
بگوش او برسانید از جدایی مرد .


چه قدر تلخ شده ای ... انقدر که حتی ... وقتی صدایت را می شنوم ... احساس می کنم ...

 دیگر دلم برایت نمی لرزد...


فراق و دوریت دیوانه ام کرد
چو مجنون راهی ویرانه ام کرد
چنان داغی به دل ماند از جدایی
که با هر آشنا بیگانه ام کرد ...

 


نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد.

نمی دانم نداشتنت سخت تر است؛

یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد!!


دل واپسی من از نیامدنت نیست.....

می ترسم در پس این دل دل زدن ها بیایی و دگر نخواهمت......!

همیشه درد از دیگران است ...

گاهی از نبودنــشان ،

گاه از بودنــشان


در خیالم پشت سرت آب ریختم نه برای اینکه برگردی
 تا پاک شود

 هرچه رد پای توست از زندگی


گویند که حافظ گفته ست :
" 'غم جدایی' و 'غم تنهایی' دو غم اند "
حال که من دچارم به هردو غم چه کنم ؟


دمی فکر رهایی را نکردم
خیال آشنایی را نکردم
جدایی را گمان کردم ولیکن
گمان این جدایی را نکردم

 

درست متر کن! آدم ها هم قد خودشان اند، نه هم قد تصورات تو


دراین دنیا نکردم من گناهی 

 فقط کردم به چشمانت نگاهی 

 اگر باشه نگاه من گناهی

 مجازاتم بکن غیر از جدایی

 


صحبت از انتظار کشنده نیست
صحبت از نا امیدی این دل است
که هیچ دلخوشی
به آمدنت ندادی اش


جدایی نقطه پایان ما نیست
کسی یاری گر ما جز خدا نیست
جدایی هم سرود دیگر ماست
کسی آگه ز راز ما دوتا نیست

دلبستگیت در دل من ریشه دوانید
نفرین به جدایی که بر این عشق تبر زد
تا دفن کنم خاطره ها را شده ام دفن
گیرم که بمیرم پس از این مرحله شاید


فقر محبت گرفته ام
از انتظار آمدن ِ مهربانت
آمدی ، اما
نه چشمانت مرا دید
نه دستانت حریف سردی دستانم شد

من ، تو ; ما

  یادت هست ؟

تمام شد

حالا : تو ، او ; شما

من هم به سلامت . . .


فکر می کردم تو همدردی....... اما نه ! تو هم دردی


زخمی به دلم مانده
دلت را قرض میدهی
امشب را مرحم باشد

 

خلوت گزیده ام من،ای داد از این جدایی
اشکم روان به دامن،فریاد از این جدایی
تا کی ز دوری او چون شمع ها بسوزم
ویرانه های غم شد آباد از این جدایی

 

من هیچ از تو فکر جدایی نمی کنم
من عشق را از تو گدایی نمی کنم
این مهر بین ما که خودت آفریده ای
از من دریغ کن،صدایی نمی کنم

تا نباشد جدایی ها کس نداند قدر یاران ، کویر خشک می داند بهای قطره ی باران

به لب های تو می سازم کلامی
سرود آشنایی یا سلامی
ندارم جز غم عشق تو در سر
ولی افسوس که از من جدایی

 

 

بازیچه ی شبهای من
امشب چرا غرق غمی؟
از من جدایی رو نخواه
وقتی اسیر قلبمی
از من جدایی رو نخواه
وقتی که با تو ، ما شدم
وقتی که مرز عشق من
جا میشه از تو ، تا خودم

 

خدایا...
در انجماد نگاه های سرد این مردم... دلم برای " جهنمت " تنگ شده است!


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *