ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی / به که گویم که تو گرمای دستان منی
گرچه پاییز نشد همدم و همسایه من / یه که گویم که تو باران زمستان منی . . .
مثل باران چشمهایت دیدنی است ٬ شهر خاموش نگاهت دیدنی است
زندگانی معنی لبخند توست ٬ خنده هایت بی نهایت دیدنی است . . .
مهربانی را قسمت کنیم ٬ من یقین دارم به ما هم میرسد
آدمی گر ایستد بر بام عشق ٬ دستهایش تا خدا هم میرسد . . .
ای کاش …… این جای خالی را تو برام پر کنی . . .
گویند زیارت نه به همت است نه به قسمت / به دعوت است
پس ای گروه دعوت شده ما را نزد پروردگارتان یاد کنید . . .
همه هست آرزویم ، که ببینم از تو رویی
چه رسد که من هم برسم به آرزویی . . .
شانه های عاشقان گر تکیه گاه اشک هاست / پس چرا بر شانه ام اشکی نمی ریزد کسی . . .
اشک ها ریزم اگر شب به آخر برسد / شب فقط یاد توام ، کاش به آخر نرسد . . .
عاشقی مثل فوقبال میمونه ، اگه مهربونی کنی گل میخوری . . .
در محفل خود راه مده همچو منی را ٬ افسرده دل افسرده کند انجمنی را
ما افسرده دلان ساکن کوی غم و دردیم ٬ در عشق شکست خورده ولی توبه نکردیم . . .
ستم اومد به جونم هر ٬ یک بار ٬ غریبی و اسیری و غم یار
غریبی و اسیری چاره داره ٬ غم یار و غم یار و غم یار . . .
نه گل خواهد ز بوستان ها جدائی ، نه دل دارد خیال بی وفائی
ولیکن چرخش چرخ ستمگر زند بر هم رسوم آشنائی . . .
غم خانه عشق تو به رضوان ندهم ، یک خار تو را به صد گلستان ندهم
تو معدن عشق آرزوهای منی ، من کفر تو را به گنج ایمان ندهم . . .
.
ای دوست گلی به یادگار بفرست ، گر لایق گل نیستم خار بفرست
از بهر خدا ، نه از بهر دلت ، من پیامی داده ام تو جوابی بفرست !