اگه یه روزی از کنار یه گنجشک تو خیابون رد شدی و نپرید...
فکر نکن ازت نترسیده،
بدون که اونم ادم حسابت نکرده!!!
داشتی....
میرفتی که باران گرفت.
باید بودی، می دیدی:
باران...
چقدر به رفتنت می آمد...!!!
ساده بود دل بستن به تو.....
مثل ؟
رویایی کودکانه که بزرگ نشده است ،
پس دادنت گریه ای طولانی می خواهد
از امروز صبح...
دیگر فراموشت خواهم کرد.
اما؛ نمیدونم چرا؟
خودم رو سال ها هست،
با این یک کلمه فریب میدهم...!
جوانی گفت:
زن عــقل ندارد
شیخ در جواب گفت
بی عقلی زن در این بود که جاهل مثل تو را
9 ماه در شکمش پرورش داد
2سال شیر داد
20سال منتظر شد تا احمق مثل تو را بزرگ کند تا به او توهین کند
غم انگیزتر از دیوار کشیدن بین مرز دو کشور، دیوار کشیدن یه آدم بین مرز خودش و آدمای دیگه س.
پادشاهی در زمستان به نگهبان گفت:
سردت نیست ؟ گفت عادت دارم
گفت: میگویم برات لباس گرم بیاورند.
و فراموش کرد !!!
صبح جنازه نگهبان را دیدند روی دیوار نوشته بود:
به سرما عادت داشتم اما وعده لباس گرمت مرا از پای در اورد!
مواظب وعده هایمان باشیم....!!!!
زیبا بود
ممنون