ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
حق با او بود...
مقصر من بودم؛آنقدر گفتم:غلامتم!
باورکرد مرا فروخت!
.
.
اشکهایم...دردهایم...غم هایم...همه بماند برای بعد...
فقط بگو با او چگونه میگذرد که با من نمیگذشت؟!
.
.
غمگینم؛
مانند دختری که عاشق سرباز دشمن شده!!!
.
.
چه روزگار عجیبی است؛
او دروغ میگوید تا من خوشحال شوم و من احمق میشوم تا او دلگیر نشود...
.
.
گفته بودی یا تو یا هیچکس؛
ولی من ساده انگار فراموش کرده بودم این روزها هیچکس هم برای خودش کسی است...کسی حتی مهم تر از من!
.
.
هی روزگار میخندی؟
کمی حرمت نگهدار بی حیا...
مگر نمیبینی سیاهپوش آرزوهایم شده ام؟؟؟
.
.
از آن همه مهربانی نصیبم تنهایی شد ...
خدایا میشود کمی بی رحم باشم؟
.
.
با من لج نکن بغض لعنتی...
اینکه خودت را در گوشه ی گلو قایم کنی چیزی را عوض نمیکند؛
بالأخره یا اشک میشوی در چشمانم یا عقده در دلم...
.
.
این روزها حس رنگ زرد چراغ راهنمایی رو دارم که هیچکس بهش توجه نمیکنه!
.
.
من و ته سیگار و پنجره ی نیمه باز...
مانده ایم که کدامیک برای سقوط مناسب تریم؟!
.
.
نپرس...
هیچ نپرس از دلم...
همین" چه خبر" همین " چه میکنی این روزها" سوال بدی است.
.
.
همیشه سخت ترین جای کار اینه که تظاهر کنی ، هیچی نشده...